خلاصه داستان : تو پرورشگاه صدام میکردند مسخرهباز! اما من مشت محکمی حواله صورت یکیشون کردم تا داستان رو شروع کنم.
خلاصه داستان : ماکووس فیلمی با بازی بابک حمیدیان ، لیلا زارع و شهرام حقیقت دوست است. دو دوست قدیمی قبل از انقلاب ، یکی از فعالان سیاسی و دیگری مکانیک ، فرزندانشان وارد مسابقات اتومبیلرانی زیرزمینی می شوند ..
خلاصه داستان : داستان یک فروند هواپیمای ترابری ایرانی است که از ایران عازم فرودگاه دمشق میشود. هادی حجازیفر و بابک حمیدیان، خلبان و کمکخلبان هواپیما و پدر و پسر هستند. آنها در کنار یکدیگر قرار است یک محموله بشردوستانه را از ایران به سوریه منتقل کنند. پدر و پسر خلبان در سوریه میان تروریستهای تکفیری به دام افتاده و به اسارت برده میشوند. حالا آنها اسیر داعش هستند.
خلاصه داستان : ایران خیلی بزرگه وقتی خوبه که آدم بد شانسی نباشی برای بعضی ها زنگی یه جور قماره ترکیبی از خوش شانسی یا بدشانسی فرقی نیکنه توی ایران باشی یا خارج از ایران یا ساواکی باشی یا انقلابی یا با یک همشهری ازدواج کنی با با یک خواننده آمریکایی خلاصه هرچی باشی و هرکی باشی مواظب باش که مصادره در کمین نشسته .
خلاصه داستان : داستان تلخ مهاجرت را بیان میکند . جریان پرتنش عشق و نفرت و داستان دو روایت از دو مقطع زندگی حامد و ژاله در استانبول است. ژاله و حامد دو جوان از نسل سوم مهاجران ایرانی هستند که ناخواسته تن به مهاجرت داده اند...
خلاصه داستان : پایان یک سکوت طولانی! قصه «سیانور» در دهه پنجاه می گذرد و محور اصلی آن زندگی عاشقانه یک زوج به نام های امیر و هما (هنگامه) دو دلداده است که پس از مدتی یکدیگر را می یابند در حالیکه یک انتخاب بیشتر ندارند؛ سیانور یا زندگی...!
خلاصه داستان : راز جهانبخش کرامت فاش میشود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی گناهیاش و بازگشت آرامش سفر بلندی را آغاز میکند. سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر میدهد.
خلاصه داستان : Che فیلمی با بازی فریبرز عرب نیا ، سعید راد و مریلا زارعی است. مروری بر زندگی دو روزه دکتر مصطفی چمران (فرمانده جنگ ایران و عراق که در آمریکا تحصیل کرده بود و در جنگ چریکی متخصص بود) این ...
خلاصه داستان : داستان کارمندی قطاری به نام امیر حسین است. او به همراه همسرش آرزو نمی توانند صاحب فرزند شوند. از طرفی مادر امیرحسین از او می خواهد که با زن دیگری ازدواج کند، اما امیرحسین راضی نمی شود و ...
خلاصه داستان : روایت از تنهایی انسان معاصر. جهان، مردی 32 ساله که سودای شهرت دارد. افسانه و رضا در میانسالی مشکلات تازه ای تجربه می کنند. کاوه و لاله در انتظار تولد اولین فرزندشان هستند و سارا، دختر جوانی است که تصمیم دارد با هویت جدیدی به زندگی خود ادامه دهد.