خلاصه داستان : عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپاره ای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران می آید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبه رو می شود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است و…
خلاصه داستان : مردی که به تنهایی مادر خود در یک خانه بزرگ قدیمی زندگی می کند ، برای یک بازیگر زن پیشنهاد می کند. او موافقت می کند و آنها ازدواج می کنند اما کم کم او شروع می کند به اتفاقات عجیب و غریبی که در خانه اتفاق می افتد توجه می کند و مشکوک می شود.
خلاصه داستان : در جریان جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان امریکایی به پشت خطوط دشمن نفوذ می کنند تا یک سرباز چترباز بنام رایان، که تمام برادرانش در جنگ کشته شدهاند، را نجات دهند...
خلاصه داستان : «دني وينيارد» (فورلانگ)، نوجواني سفيد پوست است که روزي با چند جوان سياه پوست درگير مي شود و موضوع را با «درک» (نورتن)، برادر بزرگ ترش که گرايشات تند نئونازي دارد، در ميان مي گذارد. «درک» بي مهابا سلاحش را بر مي دارد و به سراغ جوانان سياه پوست مي رود، آنان را مي کشد، و به زندان محکوم مي شود. اما در زندان، به دليل بدرفتاري زندانيان سفيد پوست با او، ديدگاهش نسبت به سياه پوستان عوض مي شود...
خلاصه داستان : «ویل هانتینگ» سرایدار دانشگاه امآیتی ، استعداد شگفت انگیزی در ریاضیات دارد. اما او به یک روانشناس نیز احتیاج دارد تا در پیدا کردن مسیر زندگی ، کمکش کند و…
خلاصه داستان : «ترومن بربنک» (کری)، کارمند معمولی یک شرکت بیمه، یک زندگی معمولی در شهری معمولی دارد. اما «ترومن» که از زندگی اش راضی نیست و می خواهد دنیا را ببیند، سرانجام کشف می کند که ستاره ی یک نمایش تلویزیونی زنده است…
خلاصه داستان : داستان این فیلم در مورد چند روز از زندگی یک بیکار آمریکایی در شهر لسآنجلس آمریکاست که روزی با یک میلیونر همنام خود اشتباه گرفته میشود.